آرنیکا نفس مامان وبابا |
|||||||||||||||||||
دو شنبه 11 / 6 / 1391برچسب:, :: 8:44 PM :: نويسنده : مامانی
-این روزا خیلی شیطون شدی عسلم,همش به دست و پای مامان میپیچی یا میری رو مبل بعدشم میری رو اپن آشپزخونه میشینی,کلیم ذوق میکنی و میخندی فدای خنده هات بشم نفسم. -دیروز بعد از 10 روز بالاخره مامان جون اینا از مسافرت اومدن و ما از تنهایی در اومدیم ,وقتی دیدیشون یه هو پریدی تو بغلشون و از بغل مامان جون میرفتی بغل بابا جون و بعدشم دایی خلاصه اینکه خیلی ذوق کرده بودی و خوشحال شدی نفس مامان
-یه خبر خوشحال کننده ی دیگه اینکه امروز وقتی میخندیدی یه هو چشمم خورد به 4 تا مروارید خوشگل که تازه دراوردی دردت به جونم نفسم ,4 تا با هممممممممممم خیلی خوشحالم خدا جونم شکرت
نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
![]() نويسندگان
|
|||||||||||||||||||
![]() |